بهترین رنجیدن
درد من تکرار سرد لحظه های بودن است
عمر خود را در همین تکرار خود پیمودن است
همچو طفل تازه پایی تشنه ی دانستنم
آنچه راضی می کند گاهی مرا پرسیدن است
غیر تو بر دیگری هرگز دمی دل نسپرم
بشنو این سوز سکوتم بدتر از نالیدن است
همچو کوری دیده هایم را ز دنیا بسته ام
بارالها درد من تکرار خود را دیدن است
دست خالی آمدم ایمان به فضلت داشتم
لطف بی پایان تو همواره در تابیدن است
گفته ای هر درد و رنجی امتحانی بر شماست
چون که درمانم تویی این بهترین رنجیدن است
داود رزاقی راد
برگزیده از کتاب کویرافلاک

:: برچسبها:
بهترین رنجیدن-درمان-امتحان-دردورنج-کوری-ایمان به فضل ,
:: بازدید از این مطلب : 568
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1