نوشته شده توسط : داود رزاقی راد

علی

اگر چه شیعه ی عشقم ولی به یاری اوست

که هرچه دارم و دانم ز آشنایی اوست

تمام عمر خودم را علی علی گفتم

که ملک دل همه در تحت پادشاهی اوست

چه خانه ای که در آن پنج روح بزرگ

همه اهالی آن خانه ی خدایی اوست

حسن که مظهر زهد است و استقامت و صبر

نماد و مظهر عصمت زن گرامی اوست

حسین وارث خون خدا و مظهر عشق

نماد عاطفه زینب که یادگاری اوست

تمام هستی خود را کنم فدای علی

چو مهدی اش بپذیرد تنم فدایی اوست

داود رزاقی راد

از کتاب کویرافلاک



:: برچسب‌ها: خانه-حسین-حسن-فاطمه الزهرا-علی-مهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 563
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : داود رزاقی راد

نهج البلاغه

رو سیاهم سوی مولا چشم یاری دوختم

این همه حکمت ز مولایم علی آموختم

فقر را همچون لباس تازه بر تن می کند

هر کسی که ادعای شیعه بودن می کند

گفت با مردم چنان باشی که چون مرگت رسد

اشک ریزند و دعای خیر بر روحت رسد

چون که نعمت های خالق بر تو گردد اشکار

ناسپاسی نعمتت را می نماید دور و خوار

فرد نیکوکار از اعمال نیکو بهتر است

آنکه بدکار است از اعمال زشتش بدتر است

در شگفتم از کسی که ناامید است از خدا

می تواند توبه گوید تا شود عمری رها

دل نبندد اهل ایمان بر کسی غیر از ا لاه

از کس وچیزی نمی ترسد به جز کار گناه

آن گناهی که تو را اخر پشیمانت کند

بهتر از آن کار نیکویی که خودخواهت کند

قلب احمق در دهان عاقل زبانش در دل است

چون قناعت ثروتی پیدا نمودن مشکل است

بخل ننگو ترس نقصان ناتوانی افت است

هر شکیبایی شجاعت زهد همچون ثروت است

هر تهی دستی به شهر خویش هم بیگانه ایست

گر به دشمن دست یابی بخشش اش شکرانه ایست

آن کسی که در هوای آرزوی خویش تاخت

در مصاف مرگ آخر زندگانی را بباخت

می شود افسرده دل ها همچونان اندامتان

پس بجویید حرف های حکمت آموز زمان

نیست اندک آن عمل هایی که با ایمان کنی

بهترین زهد تو آنکه زهد خود پنهان کنی

داود رزاقی راد

از کتاب کویرافلاک



:: برچسب‌ها: نهج البلاغه-زهد-علی-روزپدر ,
:: بازدید از این مطلب : 497
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 22 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : داود رزاقی راد

پیک بشارت

دیگر از آن لب خندان اثری نیست که نیست

چون که از پیک بشارت خبری نیست که نیست

در میان همه ی مدعیانت چون من

مست و دیوانه و شوریده سری نیست که نیست

مانده ام گوشه ی بازار که یوسف برسد

چه بمانم که دگر سیم و زری نیست که نیست

همه را دادم و اکنون به طلب آمده ام

دیگر او را به گدایان نظری نیست که نیست؟

عهد کردم که دگر بر ره باطل نروم

مثل من نزد شما توبه گری نیست که نیست

آن سخن را که تو آموخته ای روز ازل

بارها گفتم و اما ثمری نیست که نیست

مثل طوفان همه ی عمر پریشان حالم

همچو من در ره تو در به دری نیست که نیست

داود رزاقی راد

برگزیده از کتاب کویرافلاک

 

خدایا

 



:: برچسب‌ها: توبه گر-دربه در-نیست که نیست ,
:: بازدید از این مطلب : 485
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 22 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : داود رزاقی راد

کویر

من کویرم در پی باران سراسر آه و آه

همدم تنهایی من آسمان و اشک ماه

عشق آمد با نگاهی عقل و هوشم را گرفت

ترسم از این است ایمانم بگیرد یک نگاه

در فرار از خود نمی دانم کجا باید گریخت

پشت من خم می شود از بار سنگین گناه

بارالها رحمتی کن تا امانتدار تو

سربلند آید برون از امتحان راه و چاه

جنت و دنیا نمی خواهم تورا خواهم تو را

تا که دستم را بگیری بی پناهم بی پناه

داود رزاقی راد

برگزیده از کتاب کویرافلاک

 

 کویر  .... به سوی افلاک



:: برچسب‌ها: بارسنگین گناه-کویر-بی پناهم-فرار از خود-عشق امد-ایمان- ,
:: بازدید از این مطلب : 545
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 19 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : داود رزاقی راد

غوغا

شمع می میرد چرا پروانه غوغا می کند؟

این حقیقت را دل دیوانه معنا می کند

بی تمنا می رود موجی به سوی عشق خویش

می شود روزی که ساحل عزم دریا می کند

قطره ی بی تاب از پشت حصار سنگ ها

عاقبت راهی به سوی رود پیدا می کند

ماه تا کی در حجاب ابر پنهان می شود؟

گر بخو اهی تا ببینی دیده بینا می کند

چشمه ها خشکیده ای باران نمی آیی چرا؟

باغبان پژمردن گل را تماشا می کند

مرغ تنهایی که بر کنج قفس خو کرده است

وقت آزادی چرا امروز و فردا می کند؟

داود رزاقی راد

برگزیده از کتاب کویرافلاک

 

 تبریک

 

 

 



:: برچسب‌ها: باغبان-وقت ازادی-مرغ تنها-کنج قفس-دیده بینا می کند- ,
:: بازدید از این مطلب : 492
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 17 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : داود رزاقی راد

پنجره

باز کن پنجره را صبح در این نزدیکیست

پرده ها را بگشا این همه تاریکی چیست؟

جور دیگر بنگر بر همه چیز و همه کس

گر تو زیبا نگری جمله جهان زیباییست

همگی تشنه ولی تشنه لبان می گردیم

پس بجوییم که آن آب روان کوزه ی کیست

در پی آینه ای باش درون را بینی

که کسی جز تو در آن آینه زندانی نیست

باز کن پنجره را باغ تو را می خواند

چشمه ها متتظر و نور حقیقت جاریست

داود رزاقی راد

برگزیده از کتاب کویرافلاک

 - کویر افلاک,

 



:: برچسب‌ها: اینه-باز کن پنجره ره-صبح در این نزدیکیست-تاریکی چیست؟ ,
:: بازدید از این مطلب : 569
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : داود رزاقی راد

بهترین رنجیدن

درد من تکرار سرد لحظه های بودن است

عمر خود را در همین تکرار خود پیمودن است

همچو طفل تازه پایی تشنه ی دانستنم

آنچه راضی می کند گاهی مرا پرسیدن است

غیر تو بر دیگری هرگز دمی دل نسپرم

بشنو این سوز سکوتم بدتر از نالیدن است

همچو کوری دیده هایم را ز دنیا بسته ام

بارالها درد من تکرار خود را دیدن است

دست خالی آمدم ایمان به فضلت داشتم

لطف بی پایان تو همواره در تابیدن است

گفته ای هر درد و رنجی امتحانی بر شماست

چون که درمانم تویی این بهترین رنجیدن است

داود رزاقی راد

برگزیده از کتاب کویرافلاک

 - نگار تنها,هیام امیری,باران مهربانی,نغمــ ه آرمـــانـ ـی,رمضان زاده ـ محققان  خداباور,کویر افلاک,مرضیه نوروزی,میرزا حسین خان طناز الرعایا,محمدرضا  علیقارداشی,بـیـتـا   ,احسان جون,لیلا شریف,فرشید سرباز,

 

 

 



:: برچسب‌ها: بهترین رنجیدن-درمان-امتحان-دردورنج-کوری-ایمان به فضل ,
:: بازدید از این مطلب : 532
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : داود رزاقی راد

semorg.jpg

وفادارر.jpg

 

 



:: برچسب‌ها: عکس شعری ,
:: بازدید از این مطلب : 1249
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : داود رزاقی راد

بشارت

باز چشمان من از دوری او تر شده است

حیف از آن عمر که بی بودن او سر شده است

دل بی تاب من از غصه به تنگ آمده بود

با فراقش غم من چند برابر شده است

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟

بی حظور تو جهان بدتر و بدتر شده است

از حقیقت چو بگویم همه محکوم کنند

حرف مستان ریا بر همه باور شده است

من نگویم که مرا کار خطایی نبود

شکر او را که مرا توبه میسر شده است

جمعه ها منتظرم تا که بشارت برسد

که به یمن قدمش کعبه

 

منور شده است

داود رزاقی راد

برگزیده از کتاب کویرافلاک

بشارتت.jpg



:: برچسب‌ها: بشارت-کعبه-منتظر-مهدی-یمن قدمش-منور-توبه- ,
:: بازدید از این مطلب : 517
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 ارديبهشت 1393 | نظرات ()